کوروش کبیر

از پل نامردان عبور نکن بگذار تو را آب ببرد .
از ترس شیر به روباه پناه نبر بگذار شیر تو را بخورد .
ببر باش و درنده ولی از کنار آهوی بی پناه به آرامی گذر کن
کوروش کبیر
نظرات 29 + ارسال نظر
مسترعلی912 دوشنبه 18 آذر 1392 ساعت 19:00

درود
کمتر وب میای پست جدیدم نداری

وقت ندارم که بیام بابایی؟؟؟؟؟؟؟
حالا بعدا پست جدید میزارم

مسترعلی912 دوشنبه 11 آذر 1392 ساعت 18:32

چمدان ِلحظه هایم را می بندم
برای رفتن
برای هجرت
از مرز تنهایی تا عبور با تو بودن
تا لحظه های شعر سرودن
در غبار بی کسی...
آه!
سنگین است حمل لحظه های حک شده
روی دفتر سرنوشت
این بار سنگین را
یکه وتنها ،کجا برم!؟
با کدام همسفر!؟

زیبا بود

مسترعلی912 یکشنبه 10 آذر 1392 ساعت 22:31

درووووووووووووووووووووووووووووووووووووود

همچنین

مسترعلی912 شنبه 9 آذر 1392 ساعت 15:48

شوخ طبعی یک رزمنده ایرانی تا لحظه آخر !!!مصاحبه گر :ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود روی زمین افتاد و زمزمه میکرد دوربینرو برداشتم و رفتم بالای سرش داشت اخرین نفساشو میزد ازش پرسیدم این لحظات اخر چه حرفی برای مردم داری با لبخند گفت:از مردم کشورم میخوام وقتی برای خط کمپوت میفرستن،عکس روی کمپوت ها رو نکنن گفتم داره ضبط میشه برادر یه حرف بهتری بگو با همون طنازی گفت...اخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده.  از خاطرات یک رزمنده

جالب بود
خدا رحمتشون کنه

مسترعلی912 جمعه 8 آذر 1392 ساعت 22:55

درود
دیدی گفتم شاید یکی از بازدیدکنندهات شاید آقاش رفته از دنیا بازم خوب شد که پست واسه گلهایی که باباشون رفته سفر گذاشتی که شرمنده مینا نشی

بلهههههههه

مسترعلی912 جمعه 8 آذر 1392 ساعت 14:27

هنوز درستش نکردم که بخوای نظر بدی
گفتم الان یه سر بری نظرت رد باره قالب بدی واگر قالب بهتر سراغ داری خبرم بدی این درخواستو از دوستام کردم تا نظراتشونو یک جا کنم وتصمیم واسه قالبش که واسه من خیلی مهمه رو بگیرم که اینم شما حالشو نداری منم ناراحت نشدم هر وقت خواستی برو ونظرت رو تو کامنت من بهم بگو

باشه

مسترعلی912 جمعه 8 آذر 1392 ساعت 14:20

هر جور راحتی.

باشه ناراحت نشو قول میدم وقتی رفتم یه نظر توپ واسط بزارم

مسترعلی912 جمعه 8 آذر 1392 ساعت 14:15

یک سر برو یه نظر در رابطه قالب بهم بده

حال ندارم بعدا میرم

مسترعلی912 جمعه 8 آذر 1392 ساعت 14:13

اینجور زود جواب میدی دخملم

چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مسترعلی912 جمعه 8 آذر 1392 ساعت 14:09

راستی رفتی تو سایتم یا نوچ؟

نه نرفتم

مسترعلی912 جمعه 8 آذر 1392 ساعت 14:05

بیزحمت کامنت آدرس سایتمو بردار


شما که خوابت اومد بی زحمت یه خبر میدادی منم از وبت در برم یا برم وب دوستای دیگه یا سیستممو خاموش کنم

خب تو که میبینی جواب نیس پس برو
چون من زود جواب میدم

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 23:19

زرشک دوباره سوال کردی وصبر نکردی جوابشو بگیری بعدخبرم بدی و از وبت در بری تامنم برم سراغ وب دوستای دیگم؟

اگرم در نرفتی چرا کامنتو تایید نمیکنی؟

چیکار کنم خوابم میومد تقصیر خودته دیر دیر جواب میدی

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 23:09

یه یزدی میره تهران ماشینش خراب میشه میبرتش تعمیرگاه به مکانیک میگه این ماشین وقتی سوارش میشیم تپرتپروک مکنه مکانیک میگه چکارمیکنه؟ باز یزدی میگه تپرتپروک میکنه مکانیک میگه من ماشینتو رایگان تعمیر میکنم فقط یکبار دیگه بگو ماشینت چکار میکنه

این جک شبی شنوفتم خیلی خوشم اومد واسه توهم فرستادم

خخخخخخخخخخ بیمزه

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 23:02

هیچی بیخیالش دخملم

نه بگو باباییییییییییییییی؟
راستی ادرس سایته تم بزار

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 22:57

بخشیدم

ههههههه میام زبونتو میکنماااااااا
نگفتی منظورت از پاچه خواری چی بود؟؟؟؟؟؟

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 22:54

خیلی بی تربیتی آخه کسی واسه باباش زبون در میاره

خخخخخخخخخ ببخشید

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 22:51

آهان
خب مطلبو بدنوشته بودی بد متوجه شدم

اخ از دست تو

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 22:44

کاش نمیگفتی من از اون دخملاش نیستم که رابطه با اینواون داشته باشم

کی گفته من با اونا دوستم اونا فقط داداشی یای وبلاگیم هستن همین همشونم میدونن من از اون تیپ دخترا نیستم مثلا الان من با تو رابطه ای دارم اوناهم درهمین حد هستن علی

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 22:12

آقایاسین رو که خودت معرفی کردی سهیل هم که خودت گفتی علیرضاهم از کامنتهات دیدم
خودمونیم خوشبحالت رکورد شکستی مرد سه زنه دیده بودیم زن سه شوهره رو نوچ خداخیر گردانه

خخخخخخخخخخ لوس
تازه هنوز 3تاشونو تو میشناسی

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 17:38

من خسته شدم ظهر تاحالا یکسره تو وب اینو اونم سیستممو خاموش میکنم ساعت 9 تا 9نیم میام پا سیستم اگه بودی وحالوحوصله گپ زدن داشتی میام وبت

باشه

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 17:26

خداصبر آقا یاسین و سهیل وعلیرضا و...........وووووووووو تمام شوهرای دیگت بده خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
دخمل بابا. بالا بری پایین بیای باید قبول کنی هم فکرت احمقانه بود که چنین حرفی رو بهم زدی هم سووووووووووووتی پسندی دادی

تو از کجا اینا رو میشناسی؟؟؟؟؟؟؟؟

اصلا باشه تو راست میگی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 17:20

خوب دیگه به ما میگی شاسکول
بیا مارو بزن توخیابونم پرتمون بکن اما به ماتوهین نکن

خخخخخخخخخخ
چقدر تو زود بهت بر میخوره بچه نه نه

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 17:15

برووووووووووو
سوتی دایاااااا
اگه تو شوهر داشتی که به من نمیگفتی من باخیلی پسرها جیکم و یاسین میخواد ازدواج کنه باهام منم اولش میخواستم وکم کم بخاطرحرفهاش که دعوامون شده ومسترعلی912برادرخودت بدونی ازش راهنمایی بخوای


حالا جدا از شوخی و سوتی دادنت انصافا خیلی بهم برخورد
ای کاش گوش به حرفت نمیکردم که خواسته باشم راهنماییت کنم که تو فکرت بره سمت اینکه من اومدم تو وبت تا تورو عروس مادرم کنم اوه اوه اوه

برو دیووووووووووووونه جوگیریا یاسینم میدونه که شوهر دارم

اسمشم سهیله بله
تو اعتماد به نفست خیلی قویه چرا فکرای بد بد میکنی خدا عقلت بده

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 17:03

چقدر بی جنبه ای
از من راهنمایی خواستی تا حد خودش راهنماییت کردم اونوقت میگی بروووووووو من شوهر دارم مگه من چی بهت گفتم که چنین حرفی رو زدی

نه گفتی فکر ایندت باش منم گفتم شوهر دارم فکر ایندم هستم
تو زیاد شاسکولی

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 16:56

نمیدونم اگر فکر میکنی واسش ارزش نداری فکر آیندت باش
خودت چه تصمیمی داری

بروووووووو

من شوهر دارم

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 16:47

منظورم همون حرفی که زدی هستش چی بود گفتی دعواتون شده بود سر اینکه چرا تو با پسرای دیگه جیک هستی

نخیر دخالت نمیکرد بهم برمیخورد اون وقت میفهمیدم اصلا واسش مهم نیستم

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 16:39

ببین تو نباید به دخترای دیگه توهین کنی ب هرحال هرکسی فکر شخصیت خودشه به نظر من اون کسی که بخاطر اشتباهت یه دختر فکر میکنه که همه دخترا کارشون اشتباهه هم شخصیت نداره هم کلا خودش مشکل داره



خب همه غیرت دارن اما به نظر من اگر کسی تو زندگی کسی دخالت کرد اسمش غیرت نیست میدونی چرا این حرفو میزنم چون خودت میگی دخالت کرده تو زندگیم وکم کم سرد شدی ازش .
بازم هرجورخودت صلاح میدونی
بدت نیاد خودتم نمیدونی چکار داری میکنی بدبخت این یاسین چی میکشه از دستت

من گفتم دخالت کرده کی گفتم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 14:16

من کار به کار شما ندارم اما اگه خودم دخمل بودم کسی رو واسه دوستی انتخاب میکردم که اصلا فکرش سمت این نره که من فقط مال اونموهرکار اون گفت بگم چشم چون نمیخوام برده او باشم چه برسه به اینکه خواسته باشم عشق زندگیمو انتخاب کنم

من اصلا از دوستیو اینجور کارا متنفرم خاک بر سر دخترایی که با این کاراشون ابروی همه ی دخترا رو میبرن به اضافه ی اینکه من خیلیم از اینحور کاراش خوشم میاد چون تو این مورد باهم تفاهم داریم دمش گرم غیرت داره ولی درمورد شما نمی دونم شاید تفکرت یه چیز دیگس ولی من به هیچ وجه فک نکردم که برده ی اونم من با اون پسرا خیلی خیلی صمیمی بودم برا همین اون این حرفارو زد

مسترعلی912 پنج‌شنبه 7 آذر 1392 ساعت 11:48

الان وب هستی یانوچ؟
من تادوازده وربع تو وب بچه ها هستم به توهم سر میزنم اگه بودی جواب بده

نه ولی الن هستم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.