اغوش

دلم اغوشی بی دغدغه میخاهد
امان از این بوی پاییزی و اسمان ابری
که ادم نه خودش میداند دردش چیست
ونه هیچکس دیگر
فقط میدانی هرچه هواسردتر میشود
دلت اغوشی گرمتر میخاهد

نظرات 21 + ارسال نظر
مسترعلی912 سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 22:55

من چنین حرفی رو نمیزنم که تو داری خودتو تغییر میدی من گفتم شما نباید تو ذهن دیگران تغییر بکنی
دخملم تو این فکر نباش که هیچی واست مهم نیست همه چی باید واست مهم باشه وارزشت واسه خودتو دیگران زیاد باشه

چشم بابایی نصیحتات تموم شد
حالا برو یه پست جدید گذاشتم برو بخون

مسترعلی912 سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 22:45

به نظر من شما نباید شخصیتت تغییر بکنه
شما باید به شخصیت خودت احترام بگذاری نگذار شخصیتت جور دیگه تو ذهن دیگران ((همون دوستات)) جلوه بده فراموش کردن تو بعضی مواقع صلاح نیست دخترم با. بابا درد و دل کن کمکت کنم در همه نوع از مواقع و شرایط

به خدا چیزی تو دلم نیس که بریزم وسط
تازه کی گفته من میخوام خودمو تغییر بدم

مسترعلی912 سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 22:33

شما نباید اشکت در بیاد حتی اگر تو این موضوع مقصر باشی
اگر مقصر باشی راهنماییت میکنم اگرم مقصر باشن باز راهنماییت میکنم اینو جدی میگم حتی اگر مقصر باشی بهت میگم مقصری و چکار کنی که مشکلت حل بشه

من مشکل ندارم فراموش میکنم تموم شد رف

مسترعلی912 سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 22:19

ببین اوشون که شمارو به یک نفر دیگه ترجیح داد
اون یک نفر دختره یاپسر
تو چکار کردی که به یک نفر دیگه ترجیح داده شدی
این نجمه خانم دلیلش واسه این کار چی بود

ول کن به خدا الان اشکم درمیاد

مسترعلی912 سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 22:13

اگه بگی خوشحال میشم چون میتونم آرومت کنم و راهنماییتم میکنم نتیجشم میبینی

هیچی یه نفر دیگه رو به من ترجیح داد
این خلاصش بود

مسترعلی912 سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 22:09

کدوم دوستت دوست مجازیت یا دوست خودت
واسه چی دعوا کردی داستان سر چی بود؟

نه دوست خودم که تو مدرسه باهامه اسمش نجمس
هیچی ولش کن دلم نمیخواد دوباره بازگو کنم

مسترعلی912 سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 22:05

دلم بند شد بگو چی شده الان کامل وب تو هستم منتظر جوابتم

هیچی با دوستم دعوام شده

مسترعلی912 سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 22:02

دوست عزیز دخمل گل خیلی خوشحال میشم کمکت کنم بگو چی شده

الان میگم

[ بدون نام ] سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 21:56

سلامتی دخملم که دمش گرم خیلی بیخیاله

امروز اصلا رو فرم نیستماااااااااااااااااااا

مسترعلی912 سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 21:54

کجا رفتی؟

مسترعلی912 سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 21:50

من خیلی وقته رفتم دخملم

به سلامت

مسترعلی912 سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 21:47

باورت نمیشه دخملم واااااای واقعا واقعا جاااااااات خالی

برو بابا

مسترعلی912 سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 21:27

یعنی فقط جات خالی

چلا

مسترعلی912 سه‌شنبه 3 دی 1392 ساعت 16:50

دخملم جات خالی

چرااااااااااا؟

مسترعلی912 دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 22:45

رفتی یانوچ؟

رفتم

مسترعلی912 دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 22:25

الان هستی یانوچ؟

هستم
خب دارم میرم فعلا

مسترعلی912 دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 19:19

کجا بیای؟

هیچی بابا

مسترعلی912 دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 15:19

دخملم قرار بود واسه بابا چکار کنی؟
الان فکرتون کار میکنه راهنمایی بابایی کنی؟

حالا شماکه این همه صبر کردی یه خورده دیگه صبر کن تابیام

مسترعلی912 دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 13:43

مردشور کیو ببرن؟
چطور شده مگه؟
کی دخمل بابایی رو اذیت کرده؟

هیچی گفتی اغوش گرمتر میخواهد گفتم مردشورشو ببرن همین

مسترعلی912 دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 09:47

دخملم روزی یکی دو تا پست بذار که هر روز پست جدید ببینیم نه اینکه چندتا پست بگذاری تا چند روز پست نگذاری و خودتم تو وبت باشی چندتا پست رو بگذار واسه زمانی که چند روزی وقت نمیکنی به وبت سر بزنی

دیگه اینجوریه
شما ببخش

مسترعلی912 دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 09:46

آره آغوشی گرمتر میخواهد

مردشورشو ببرن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.