لحظه ها بی صدا

بیا تو

عناوین یادداشت‌ها

  • لعنت چهارشنبه 4 دی 1392 19:17
    اهای با توم بخونش فضای مجازی واســـه بعضــــیا مثل بهشت رضاست... واسه سر زدن به اونی که دوستش داری... ولی دیگه نداریشون...! برای آروم کردن دل خودت میری توی پروفایلش... با یه دنیا حسرت و خاطره فقط سکوت میکنی و کامنت دوستای تازشو میخونی لعنت به تمام دنیا که هر کیو دوس داری ولت میکنه لعنت به اون کسایی که تا یه رفیق جدید...
  • اهای چهارشنبه 4 دی 1392 19:10
    ﺁﻫــــﺎﯼ ﺗـﻮﯾـﯽ ﮐـﻪ ﻗـﺮﺍﺭﻩ ﺩﺭ آیـنـده هـمـسـر ﻣـﻦ ﺑـﺸـﯽ..... . . . . . . . . ﻫـﯿـﭽـﯽ دیـگـه ﺧـﻮﺷـﺎ ﺑـﻪ ﺳــﻌـﺎﺩﺗــﺖ ﺩﯾـﮕـﻪ ﺍﺯ ﺧـﺪﺍ ﭼـﯽ ﻣـﯽ ﺧــﻮﺍﯼ..... ﭼـﯿـﮑـﺎﺭ ﮐـﺮﺩﯼ ﮐـﻪ ﺧـﺪﺍ ﺍﯾــﻨـﻘـﺪﺭ ﺩﻭﺳــﺘــﺖ ﺩﺍﺭﻩ..... کـــوفتـــت بشه..... ﺧـﺪﺍ ﺷــﺎﻧــﺲ ﺑــﺪﻩ..... ﻭﺍﻻ ،ﻣـُــف ﻣُــﻒ..... ﺧـﻮﺷـﺒـﺨـﺖ ﺷــﺪﯼ رفــــت..... بـرو واسـه...
  • زلالی چهارشنبه 4 دی 1392 19:06
    زلالی قلبت ارزانی دیگران من این احساس آبکی را نمیخواهم
  • اری سه‌شنبه 3 دی 1392 23:39
    آری از پشت کـــــــــوه آمـده ام... چه می دانستم این ور کـــ ـوه باید برای ثـروت ، حـــــرام خورد؟! برای عشـــــــق خیــــــــانــــــــت کرد برای خــــــــوب دیـــــــده شدن دیــــــــگری را بـــــــد نشـــــــان داد برای به عـــــرش رسیدن دیگری را به فـــــــرش کشاند وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم.... می...
  • سلامتی سه‌شنبه 3 دی 1392 23:19
    سلامتی بچه هایی که سر تا پاشون زیر بارون خیس میشه ولی رفاقتشون نم نمیده … خیالم راحته که اگه زمستون هرچقدرم سرد باشه رفقایی مثل شما دارم که دمشون خیلی گرمه !
  • خدایا سه‌شنبه 3 دی 1392 23:16
    خدایا در آفرینش مردها کیفیت را فداى کمیت نکن کمتر خلق کن ولى آدم خلق کن!
  • چرخه سه‌شنبه 3 دی 1392 23:15
    چرخه ی زندگی مردها ی امروزی: بچگی : مامان ذلیل جوانی: دوست دختر ذلیل میان سالی: زن ذلیل پیری: بچه ذلیل مرگ: ذلیل مرده
  • تنها سه‌شنبه 3 دی 1392 23:04
    چیزی که یارانه ای نشد “رفاقت” بود چون نتونستن روش قیمت بزارن ! مخلص همه رفقای با معرفت که قیمت ندارن …
  • هرگاه سه‌شنبه 3 دی 1392 23:01
    هرگاه میخواهی بدانی که چقدر محبوب و غنی هستی هرکز تعداد دوستان و اطرافیانت به حساب نمی آیند فقط یک قطره اشک کافیست تا ببینی چه تعداد دست برای پاک کردن اشک های تو می آید . .
  • در زندگی سه‌شنبه 3 دی 1392 23:01
    در زندگی ات سه چیز را تجربه کن دوست داشتن را برای تجربه عاشق شدن را برای هدف فراموش کردن را برای قبول واقعیت . .
  • در زندگی سه‌شنبه 3 دی 1392 22:58
    در زندگی ات سه چیز را تجربه کن دوست داشتن را برای تجربه عاشق شدن را برای هدف فراموش کردن را برای قبول واقعیت . .
  • دوستانم سه‌شنبه 3 دی 1392 22:57
    دوستانم را نمی دانم اما من در رفاقت اینگونه ام : پایدار تا پایِ دار …
  • بعضی وقتا یکشنبه 1 دی 1392 20:14
    بعضی وقتا هست که دوس داری کنارت باشه… محکم بغلت کنه… بذاره اشک بریزی راحت شی…. بعد آروم تو گوشت بگه: ” دیوونه من که باهاتم “
  • لعنتی یکشنبه 1 دی 1392 20:10
    هنوز هم ، حوالی خواب های شبانه ام پرسه میزنی لعنتی !! دیر وقت است ، آرام بگـــــــیر بُگذار یک امشب را آسوده بخوابم……
  • تنهایی یکشنبه 1 دی 1392 20:08
    ساعتها زیر دوش می نشینی به کاشی های حمام خیره می شوی غذایت را سرد می خوری ناهارها نصفه شب ، صبحانه را شام! لباسهایت دیگر به تو نمی آیند ، همه را قیچی می زنی! ساعتها به یک آهنگ تکراری گوش می کنی و هیچ وقت آهنگ را حفظ نمی شوی! شبها علامت سوالهای فکرت را می شمری تا خوابت ببرد! تنهـــــــــــــــائی از تو آدمی میسازد که...
  • همین یکشنبه 1 دی 1392 20:01
    کنج گلویم قبرستانی است پرازاحساسهایی که زنده بگورشده اند، به نام بغض ….” عشق گم شده من .. نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانشان نمیکند،وآدمهائی که هرگز تکرارنمی شوند …. وتو آنگونه ای … فقط همین !!!!
  • اغوش یکشنبه 1 دی 1392 19:06
    دلم اغوشی بی دغدغه میخاهد امان از این بوی پاییزی و اسمان ابری که ادم نه خودش میداند دردش چیست ونه هیچکس دیگر فقط میدانی هرچه هواسردتر میشود دلت اغوشی گرمتر میخاهد
  • محسن یگانه یکشنبه 1 دی 1392 19:00
    من برعکس همه ریاضیم خیلی خوبه توبرعکس منی تست زیست میزنی ولی تو فوقش آخرش میگی کلاه رفته سرش باشه کلاه رفته سرم ولی تست زیستم میزنم خط مماس کشیدم که خدایی نکرده دیدم دبیر دیگه تورو نبینه آره رقابت خوب همینه زیست هنوز عزیزه ولی از فکری که مریضه بهتره ریاضی باشه نه یه زیست زوری باشه هوایی شدی خواستی که منو سوبله چوبله...
  • ب سلامتی یکشنبه 1 دی 1392 18:56
    ب سلامتیه دختری ک سر سفره عقدش بجای گفتن با اجازه ی بزرگترا؛ گفت با اجازه ی عشقی ک نزاشتن بهش برسم . . . ×
  • ب سلامتی یکشنبه 1 دی 1392 18:52
    ب سلامتیه دختری ک سر سفره عقدش بجای گفتن با اجازه ی بزرگترا؛ گفت با اجازه ی عشقی ک نزاشتن بهش برسم . . . ×
  • یه نصیحت یکشنبه 1 دی 1392 18:44
    . یک نصیحتـــــــــ : . . . . . . . . . . . . وقتی دل دوس دخترتون رو شکوندین و خواستین از دلش در بیارین اول ازش عذر خواهی کنید اگه قبول نکرد بغلش کنید و بوسش کنید باز اگه قبول نکرد واسش (( پاستیل )) بخرین 100 % قبول میکنه این دفه دیگه قبول نکرد بزنین خون بالا بیاره دختری که با پاستیل آشتی نکرد هیچ مرگش نیست داره لوس...
  • همیشه جمعه 29 آذر 1392 20:50
    همیشه نمی شود زد به بی خیالی و گفت: تنهـــــــــــا امده ام ٬ تنهـــــــا می روم... یک وقت هایی شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای... کم می اوری
  • یلدا جمعه 29 آذر 1392 20:24
    از همین امشب خود را دربرابر زمستان سرد بیمه کن طرح پیش فروش بوسه های داغ شب یلدا با طعم لبو اغاز شد . . برای ثبت نام لپتو بیار جلو.....ماچ یلدا به همتون مبااااااااااااااارک
  • حرف جمعه 29 آذر 1392 16:06
    حرفی از طرف اقا پسرا دختر خانومای عزیز ... بخدا با "عجیجم" میشه کنار اومد... با "عجقم" میشه کنار اومد... به این برکت با "چیتال میتونی " میشه کنار اومد... ولی دیگه با "دوسد دالم یه خُلده ، قد یه سوکس مُلده ، سلت کلاه گذاشتم ، سوکسه هنوز نمُلده " نمیشه ، والا نمیشه ، بلا نمیشه ،...
  • فک میکردم جمعه 29 آذر 1392 16:04
    فک میکردم بهم خیانت کردی ولی وقتی طرفو دیدم فهمیدم در حق خودت جنایت کردی :| خاک تو سرت با اون سلیقت
  • عشق جمعه 29 آذر 1392 16:00
    خیاط گفت: عشق مثه یه کش میمونه که توسط دونفر نگه داشته میشه موقعی که ازیکطرف رها میشه طرف مقابل آسیب میبینه
  • ای کاش ......... جمعه 29 آذر 1392 15:58
    ای کاش دوست داشتن ها انقدر پاک وساده بود که هیچ گاه برای گفتن دوستت دارم.نیازی به قسم خوردن نبود......
  • دلم برای پنج‌شنبه 28 آذر 1392 21:53
    دلم برای یک نفر تنگ است… نه میدانم نامش چیست… و نه میدانم چه می کند … حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم… رنگ موهایش را نمی دانم… فقط میدانم که باید باشد و نیست اهااااااااااااااااای با تو علیرضا خان بی معرفت
  • همسایمون پنج‌شنبه 28 آذر 1392 21:47
    همسایمون گربه شو گم کرده 300 هزار تومن مژدگانی گذاشته واسه کسی که پیداش کنه! اون وقت بابام میگه اگه تو گم میشدی خونمونو عوض میکردم که پیدا نشی
  • دلم چهارشنبه 27 آذر 1392 20:48
    من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟ پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم تنهاییت برای من ... غصه هایت برای من ... همه بغضها و اشکهایت برای من .. بخند برایم بخند آنقدر بلند تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را... صدای همیشه خوب بودنت را دلم برات تنگ شده میخوای بفهم میخوای نفهم